حنانهحنانه، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

جوجو مامان و بابا

یه لالایی ناز برای حنای نازم

  لالالالا گل پونه بابات رفته در خونه لالالالا گلم باشي هميشه در برم باشي لالالالا گل آلو درخت سيب و زرد آلو لالالالا گلي دارم به گاچو بلبلي دارم لالالالا گل خشخاش بابات رفته خدا همراش لالالالا گل زيره بابات دستاش به زنجيره لالالالا گلم لالا بخواب اي بلبلم لالا لالالالا گل لاله دوست داریم من وعمه  لالالالا گل دشتي همه رفتن تو برگشتي خداوندا تو پيرش كن خط قرآن نصيبش كن لالالالاگلم باشي بزرگ شي همدمم باشي كلام الله تو پيرش كن زيارتها نصيبش كن لالالالاگل زردم نبينم داغ فرزندم خداوندا تو ستاري ...
25 اسفند 1389

برای حنا جونم

 سلام ناز گلم خوبی مامان جون؟     راستش مامانی خوابم نمیاد اما تو مثل یه فرشته کوچولوئ ناز خوابیدی دو روزه که مامانی سرما خورده داشتم خونه تکونی می کردم اما بی احتیاطی کردم و مریض شدم واسه اینکه دخمل نازم مریض نشه مجبور شدم ماسک بزنم ولی تو انگار مامانی رو نمی شناسی و ازش می ترسی قیافت خیلی با مزه می شه وقتی نگاهم می کنی و با اون ماسک....فدات بشم مامانی دعا کن زودی خوب شم و درش بیارم گلم     راستی مد دونی چند روزه دیگه بیشتر تا عید نمونده  داره عید می شه و سال جدید شروع می شه      می دونی گلم می خوام به امید خدا از عید بهت غذا بدم بخوری جگرم!   م...
25 اسفند 1389

واکسن دو ماهگی حنا

 روز 21 آدر ماه وقتی حناجونم واکسن دو ماهگیشو زده بود و تو بغل باباجونش بود اون روز بدترین روز تو این دو ماه بود من که جرئت نداشتم برم تو اتاق مامانم و بابا بردنت و واکسنت رو زدی وای که وقتی گریه  کردی جگرم کباب شد ...
18 اسفند 1389

تولد حنانه جان

    سلام به حنانه جونم  تولدت مبارک مادر جون حنای گلم در تاریخ 20 مهر 1389  در ساعت 10 و 45 دقیقه در بیمارستان امام سجاد (ع) دیده به جهان گشود واین هم عکس موقع تولدش تو بیمارستانه             ...
18 اسفند 1389
1